صدای طهران

سایت آگاهی، مبارزه، دموکراسی

هویت واقعی سایت سایبری و عرزشی DorrTV شبکه دُرّ تی از سوی فعالین جقوق دراویش گنابادی لو رفت!

1 min read

هو
۱۲۱

به اطلاع عموم ملت ایران میرساند که اخیرا گروهی منتسب به سید مصطفی آزمایش علم مخالفت با اکثر دراویش نعمت اللهی گنابادی را برداشته ‌و هر روز ایجاد تشویش و ناراحتی برای جامعه درویشی در ایران و خارج از ایران میکنند!

از اینرو در صدد روشنگری برآمدیم تا این جماعت مکار که به نام تصوف و درویشی با دراویش گنابادی دشمنی میکنند، به فعالیت های خود ادامه ندهند و اگر دراویش هستند که واقعا در پی آزادی و شرافت هستند گول این روباه هرزه‌ی مکار را نخورند. امیدواریم که رسانه ها و ارگان های خارج از کشور و مخالف رژیم با این خود فروخته همکاری نکنند چون سید مصطفی آزمایش دارای رابطه نزدیک با رژیم است و به نام مخالفت در بین مخالفان رخنه کرده و اتحاد آنان را نابود می‌کند و آنها را تکه تکه میکند. از اینرو عده ای از دراویش آزادی خواه وطن پرست مستقل از مکتب درویشی ولی عاشقان این مکتب در صدد روشنگری برآمدیم تا شاید بتوانیم جلوی سیل رذالت و شقاوت سید مصطفی آزمایش را بگیریم که همراهانش از امیر لباف، عضو سابق هیئت فاطمیون و مکبر مسجد عربستون در قم تا ماهرخ حافظی (که پیش از این نفوذی در بین پیروان ستمدیده عرفان حلقه بود و بعد هم بنابر روایت صدای تهران در کشته شدن قاضی منصوری دست داشت)، همه از نفوذیان رژیم غاصب هستند!

«ماهرخ حافظی»پرستویی که در پرونده مرگ قاضی منصوری، بیشتر بشناسید – سایت صدای طهران (voiceoftehran.com)

در سلسله نعمت اللهی گنابادی همیشه رهبر قبلی رهبر بعدی را از طریق نوشتن فرمانی مشخص می‌کردند و معمولاً اختلافی نبود. در این زمان هم اکثر دراویش به ضرس قاطع پیرو جناب آقای مهندس جذبی با لقب طریقتی ثابتعلیشاه می‌باشند. رهبر فعلی دراویش گنابادی به سنت رهبران پیشین دراویش گنابادی آنها را در انتخاب رویه سیاسی خود آزاد گذاشته اند. چون جناب آقای سلطانمحمد گنابادی سلطانعلیشاه (که دراویش گنابادی را به اعتبار ایشان گنابادی میخوانند) و جناب آقای علی نورعلیشاه هر دو در زمان انقلاب و حکومت مشروطه زندگی می‌کردند ولی دراویش را در انتخاب رویه سیاسی خود آزاد گذاشتند با اینکه بسیاری از دراویش از مشروطه خواهان و رهبران مشروطه بودند ولی هرگز رهبران دراویش اطلاعیه ای درباره انقلاب مشروطه ندادند. آقای محمدحسن صالحعلیشاه در زمان بر روی کار آمدن رضا شاه پهلوی و فرزند ایشان محمدرضا شاه پهلوی رهبر دراویش گنابادی بودند ولی هرگز در این بزنگاه های تاریخی وارد سیاست نشدند ولی بسیاری از دراویش گنابادی در دربار پهلوی مناصب مختلفی داشتند. همینطور جناب آقای سلطانحسین تابنده رضاعلیشاه در زمان انقلاب ۵۷ هم هیچ بیانیه خاصی تا قبل پیروزی انقلاب صادر نفرمودند در صورتیکه دراویش هم در بین انقلابیون هم در دربار پهلوی بودند. نمونه بارز آن آقای دکتر نورعلی تابنده بودند که در آنزمان هیچ منصبی در بین دراویش نداشتند و از ملی مذهبی بوده و در کابینه بازرگان بودند. در زمان جناب حاج علی تابنده محبوبعلیشاه هم که مصادف بود با زمان قتل های زنجیره ای، ایشان هیچ عکسی العملی نشان ندادند، ولی دراویش را در انتخاب روش سیاسی خود بر پایه اخلاق آزاد گذاشته بودند و شأن درویشی را بالاتر از ورود به مسایل سیاسی میدانستند و نیک واقف بودند که ورود درویشی در سیاست باعث نزول درویشی خواهد بود.

بعد از فوت مشکوک حاج علی تابنده در سن ۵۲ سالگی جناب آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه، جانشین برادرزاده خود شدند.

ایشان در اولین بیانیه ای که صادر کردند تأکید کردند که درویشان در انتخاب رویه سیاسی خود آزادند ولی مکتب درویشی در سیاست دخالت نخواهد کرد و در سخنرانی و بیانیه های خود چندین مرتبه به این مطلب اشاره فرمودند ولی به دلیل پیشینه سیاسی ایشان و همکاری و رفاقت ایشان با اعضای جبهه ملی و اینکه مدتی در زندان رژیم بودند همیشه دولت نسبت به ایشان حساس بود. ولی حتی زمانیکه اتفاق واقعه کوی دانشگاه اتفاق افتاد، جناب دکتر نورعلی تابنده هیچ بیانیه ای صادر نفرمودند البته بنا به روحیه ای که داشتند شخصاً همیشه در مقابل زور می ایستادند و از روز چهلم رحلت. جناب محبوبعلیشاه در بین دراویش و نیروهای رژیم در فرودگاه مشهد درگیری هایی بود و حتی ایشان بار اول که تصمیم خروج از کشور داشتند به دلیل ممنوع الخروج بودن ایشان، از خروجشان ممانعت شد! ولی هرگز ایشان درگیری ای بوجود نیاوردند و حتی موقعی که عروسی فرزندان ایشان دکتر حسینعلی تابنده در گناباد بود، ایشان را در نزدیک گناباد بازگرداندند تا زمان انتخاب شدن، محمود احمدی نژاد!
در اینجا باید عرض کنم که بیشتر فشارها از زمان احمدی نژاد شروع شد و بسیاری از حسینیه های دراویش تخریب شد و دراویش بازداشت شدند. جالب است که یکی از مشاورین اصلی احمدی نژاد، شخصی بنام دکتر شریف زاده است که آخوند هم هست و از نزدیکان مشایی است. این شخص از نزدیکان سید مصطفی آزمایش است که چندین مرتبه در «بهار جاودانه» مطالب سید مصطفی آزمایش را منتشر کرده است. مشاور کسیکه حسینیه سوزانی در زمان ریاست جمهوری او باب شد! و در اینجا بود که درویشان گنابادی ناخواسته در مقابل رژیم قرار گرفتند و دفاع کروبی باعث شد که دراویش از وی در انتخابات ۸۸ پشتیبانی کنند. و اوج این درگیری در گلستان هفتم اتفاق افتاد که عده زیادی از دراویش بازداشت و اشخاصی چون سردار شجاع راجی شهید شدند و شهید ثلاث حلاج وار اعدام شد! و جناب دکتر نورعلی تابنده حصر خانگی شدند و این فشارها و سرکوب ها در آخر منجر به حذف جناب دکترنورعلی تابنده شد!

در درویشی رسم بر این است که هر مرشدی از طریق نص (نوشته یا صحبت) جانشین خود را تعیین می‌کند. و آنها استنادشان به نحوه تعیین امام علی از سمت حضرت محمد در غدیر است به عنوان نمونه نص انتخاب جانشین! پیش از دکتر نورعلی تابنده، معمولاً بزرگان گنابادیه، فرمان جانشین خود را در اختیار معتمدین خود میگذاشتند تا بعد از رحلت ایشان خوانده بشود، و این رسم تا زمان رحلت حاج علی تابنده ادامه داشت ولی در زمان دکترنورعلی تابنده به دلیل بحرانی بودن ماجرای دراویش، مسئله فرق کرده بود! در زمان حصر خانگی دکتر نورعلی تابنده از آنجاییکه ایشان واقف به توطئه های احتمالی بودند و اینکه از همان آغاز سید مصطفی عده ای از سیاسیونی چون جناب دکتر کدیور و خانم شیرین آبادی را با خدعه های مختلفی اغفال کرده بود و آنها را مجبور به دخالت در امور دراویش کرده بود که درباره فرمان جانشینی دکتر نورعلی تابنده در بین دراویش ایجاد تردید کنند. در همان دوران همسر سید مصطفی آزمایش با برنامه اعلام کرد که فقط قایل تصویری دکتر نورعلی تابنده مورد قبول است چون حدس میزدند که ارتباط با منزل ایشان همچنان قطع بماند.

جناب دکتر نورعلی تابنده از آنجاییکه که در عین مقام معنوی استاد حقوق بودند و در عین حال به اوضاع فاسد سیاسی واقف بودند از اینرو عزل سید مصطفی آزمایش را بیشتر باعث بزرگ شدن او میدانستند چون در سلسله گنابادی سلسله مراتبی وجود دارد که سید مصطفی آزمایش فقط از دراویش معمولی بالاتر است و فقط اجازه اقامه نماز جماعت و سخنرانی داشت. او حتی اجازه نداشت که کسانیکه طالب ورود به این راه هستند را وارد سلک درویشان کند! یعنی مقام خاصی نداشت در صورتیکه در همان زمان جناب دکتر نورعلی تابنده هفت هشت شیخ داشتند که مافوق سید مصطفی آزمایش بودند و اجازه داشتند به او تذکر بدهند یا او را توبیخ کنند.

در آنزمان شیخ مقدم سلسله جناب آقای مردانی در کرج بودند و نفر بعد آقای میرمطلب گراشی در دوبی بودند که این دو نفر از زمان جناب سلطانحسین تابنده شیخ بودند. در سفرهایی که جناب میرمطلب به اروپا داشتند چندین مرتبه سید مصطفی را توبیخ کردند و سید مصطفی حتی با شیخ مرحوم آلمان هم اختلاف داشت و شیخ آلمان را با توطئه های مختلف تحت فشار گذاشت تا ایشان از پا در آمد. جناب اقای جذبی (رهبر فعلی دراویش گنابادی) در زمان شیخی از ناحیه جناب دکتر نورعلی تابنده مامور شدند که برای تأدیب سید مصطفی و خنثی کردن بدعت هایش سفری به آمریکا و اروپا داشته باشند و بسیاری از توطئه های سید مصطفی خنثی شد! از همان زمان سید مصطفی آزمایش از مخالفین سرسخت جناب آقای جذبی شد. این مطلب هفت هشت سال قبل از واقعه گلستان هفت بود ولی سید مصطفی آزمایش از همان زمان شروع به لابی گری و اقدام توطئه های مختلف برای اینکه خودش را مطرح کند، کرد!

از آنجاییکه جناب دکتر نورعلی تابنده در جمع نزدیکان فرموده بودند که «سید مصطفی آزمایش به دنبال شهرت بود و از طریق درویشی به آرزویش رسید» ولی از آنجاییکه ایشان مرد تدبیر بودند و واقف به آلودگی های سید مصطفی بودند از اینرو مصلحت را بر این میدیدند که مستقیم با او وارد میدان نشوند! و او را عزل نکنند.
ولی در زمان حصر دکتر نورعلی تابنده تمام اخبار به ایشان می‌رسید و برای خنثی کردن توطئه سید مصطفی که به همراهی و خط دهی داخل کشور انجام می‌شد، جناب دکتر نورعلی تابنده دست به حرکتی انقلابی زدند که به دلیل اوضاع خاص تا به آنروز سابقه نداشت. ایشان حرکتی انقلابی کرده و در چند فایل تصویری و صوتی رسماً جانشین خود را جناب آقای مهندس جذبی ثابتعلیشاه اعلام فرمودند که جای شک و شبهه نماند. سید مصطفی آزمایش هم در وهله اول دست پاچه شد و خدمت جناب اقای جذبی اظهار کوچکی کرد و جانشینی ایشان را تبریک گفت. ولی بعد از اینکه جناب اقای جذبی رهبریت سلسله دراویش گنابادی را بر عهده گرفتند اول سید مصطفی اعلام کرد که از مناسبات سلسله گنابادی گوشه گیری می‌کند ولی متوجه شد که تمام لابی گر هایی که باعث درآمد زایی او بودند فقط به طمع دیگر بود نه شخصیت بی شخصیت سید مصطفی. سید مصطفی ای که از یک خانواده متوسط می آید و تمام عمرش داماد سرخانه بود و همسر مادر زنش چاپخانه اش را مجانی در اختیار او گذاشته بود به یکبار در شش هفت موسسه غیر انتفاعی انگلیسی شریک شد که سالانه حدود شش هفت میلیون پوند گردش مالی داشت! از بین رفتن این در آمدها برای سید مصطفی ای که به مفت خوری و حرکات سیاسی و سیاه بازی به نام مخالفت با رژیم ولی در باطن به موافقت رژیم انجام میداد، بسیار سنگین بود و آرام آرام به دنبال این افتاد که به خیال خام خودش رهبریت سلسله گنابادیان را غصب کند.

شتر در خواب بيند پنبه دانه
گهي لف لف خورد گه دانه دانه

و اکثر دراویش اصلاً به این شخصیت دون مایه و خائن توجهی ندارند ولی این شخص به دلیل گذشته اش و لابی هایی که کرده و همکاری با اینجا بهتر نیست ( به دلیل همکاری هایش با رژیم و رسانه های دست نشانده خود رژیم ….، و بر این اطمینان داریم که هنوز در رسانه های آزادی خواه نفوذی بکند ! از اینرو ما عده ای از دراویش گنابادی بر آن شدیم که مستقل از سلسله نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی به عنوان عضوی از این اجتماع روشنگری کنیم که افراد جامعه ایرانی و هموطنان عزیزمان فریب این مار خوش خط و خال را نخورند.

علی سعیدی از پیروان طریقت دراویش گنابادی دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.