صدای طهران

سایت آگاهی، مبارزه، دموکراسی

خداحافظی تهوع آور و سراسر توهین « سید مصطفی آزمایش» از دراویش گنابادی یک پیغام داشت؛ قطار آزادی مردم ایران به راه افتاده و ایستادنی هم نیست!

1 min read

به نام خداوند جان و خِرَد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

• پیش¬گفتار
حضرت آقای مجذوب¬علیشاه اعلی¬الله مقامه¬الشریف آقای آزمایش را به مقام مأذون نمازی برکشیدند و دوران مأذون نمازی آقای آزمایش با رحلت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه و خلافت جانشین منصوص ایشان، عالیجناب بندگان پناه حضرت آقای حاج مهندس سیدعلیرضا جذبی ثابت¬علیشاه ارواحنا فداه به پایان رسید. ایشان پس از گذشت مدتی از رحلت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه با انتشار ویدیویی از خود در کنار همسرشان، رسماً اعلام نمود با مناسبات سلسله نعمت¬اللهی سلطان¬علیشاهی کاری ندارد، اما در عمل به قول خود پایبند نبود و به بهانه¬های مختلف مجدداً سعی نمود که در امور سلسله مداخله کند.
در این نوشتار که ادامه خواهد یافت تلاش می¬کنیم تا روش و رفتار آقای آزمایش را از منظر مداخله در سیاست و نیز جایگاه ایشان از نظر تیپ¬های مختلف سیاسی را مورد بررسی قرار دهیم.
آقای آزمایش در دورانی که عنوان مأذون نمازی داشت بارها سعی کرد در سیاست به عنوان درویشی مداخله کند. نمونه بارز آن مصاحبه¬هایی است که با تلویزیون¬های ماهواره¬ای انجام داد و در آن مصاحبه¬ها و گفتگوها زیر نام ایشان نوشته می¬شد: «سخنگوی دراویش گنابادی»، این رفتارها ادامه یافت تا جایی که حضرت آقای مجذوب¬علیشاه بیانیه دادند و فرمودند که «سلسله سخنگو ندارد». اما علیرغم این فرمایش، ایشان باز هم به مصاحبه با تلویزیون¬ها ادامه داد. در عمل نشان داد که مطیع اوامر حضرت آقا نیست.
از آن دوران تا کنون به طور مرتب شاهد تلاش¬های آقای آزمایش برای سیاسی کردن درویشی و کشاندن دراویش به نام درویشی در میدان سیاست هستیم. نمونه بارز آن، فاجعه گلستان هفتم بود که ایشان با کمک شخصی به نام روح¬الله زم طراحی کرد و به انجام رساند و نتیجه آن درگیر شدن دراویش با نیروهای امنیتی و حصر و محدودیت دولتسرای حضرت آقای مجذوب-علیشاه و به زندان رفتن عده کثیری از دراویش و شهادت تعدادی از دراویش شد. بلافاصله پس از این جریان ایشان سعی کرد با بی¬اعتبار خواندن فرامین و بیانیه¬های صادره از سوی حضرت آقای مجذوب¬علیشاه به بهانه محدودیت و حصر، خود کنترل فقرا را به عهده گیرد که این توطئه با درایت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه ناکام ماند.
مثال¬های مستند بی¬شماری از تلاش آقای آزمایش برای سیاسی کردن درویشی و به میدان سیاست کشاندن دراویش به نام درویشی وجود دارد که شما خوانندگان گرامی از آن باخبر هستید و تکرار مکررات است و موجب به درازا کشیدن این نوشتار.
• نوشتار
بزرگان سلسله نعمت¬اللهی سلطان¬علیشاهی از دیرباز تا امروز مکرر تأکید نموده¬اند که درویشی در سیاست دخالت نمی¬کند، اما درویش¬ها در انتخاب اینکه در سیاست مداخله کنند یا خیر آزاد هستند و اگر مداخله را انتخاب کردند این کار را نباید به نام درویشی انجام دهند. به طور مثال، نگارنده توان حضور در عرصه سیاست را در خود نمی¬بینم و میلی هم به سیاست ندارم، بنابراین در این امور دخالت نمی¬کنم. حضرت آقای مجذوب¬علیشاه کارنامه درخشانی از خود در میدان سیاست به جای گذاشتند و بلکه اثری بی¬نظیر در دوران معاصر آفریدند، اثری جاودان در دوران سیاه سیاست، از کسی که در سیاست به طور شخصی و نه به عنوان درویشی دخالت کرد و پاک و درخشان از میدان سیاست خارج شد، آقای آزمایش در نقطه مقابل کارنامه سیاسی قابل توجهی از خود برجای نگذاشته¬ و سعی کرد با وزنه درویشی در میدان سیاست وارد شود و دراویش را به عنوان درویشی به میدان سیاست بکشاند که برخلاف منویات و اوامر صریح حضرات اقطاب سلسله نعمت-اللهی است.
پیش گفته شد، در این نوشتار قصد داریم تا با هم ویژگی¬ها و مشخصه¬های عملکردی که آقای آزمایش در روش و منش سیاسی ثبت کرده بررسی کنیم. آقای آزمایش درست یا غلط روشی دارد که اگر به دیگران تحمیل نکند و به راه خود برود عقیده و نظر ایشان قابل احترام است.
به بررسی عملکرد ایشان می¬پردازیم، آقای آزمایش بنا به شهادت بسیاری از فقرای ساکن پاریس در بین این گروه محبوبیت چندانی ندارد، تا زمانی که متوسل به فرمان مأذونیت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه بود به احترام فرمان حضرت آقای مجذوب¬علیشاه و علیرغم اطوارهای غریب و عجیب آقای آزمایش به هر نحوی توسط فقرای پاریس تحمل می¬شد. البته جمعی قابل شمارش پیرامون ایشان بودند که به مرور از تعداد فقرای ایرانی این جمع کاسته و جای فقرای ایرانی را تعدادی پناهنده غیرفقیر که توسط آقای آزمایش از کمپ¬های پناهندگی با قید و شرط همکاری بیرون آورده شده بودند و تعدادی فقرای غیر ایرانی که بر این تصور هستند که آقای آزمایش الگوی درستی برای درویشی است، گرفته¬اند.

آقای آزمایش از پیش از دوران مأذون نمازی اطوار و حرکاتی را اجرا می-کردند که مورد رضایت اقطاب سلسله نبود. به طور مثال ایشان پیش از فرمان مأذون نمازی سر خود به ایراد سخنرانی در جلسات فقری می¬پرداخت و تفسیر قرآن می¬نمود. این نوع رفتارها بود که موجب عدم اقبال فقرای پاریس بخصوص آن دسته فقرایی که پیش از اقامت در پاریس، در ایران محضر بزرگان سلسله نعمت¬اللهی سلطان¬علیشاهی را درک کرده و آگاهی داشتند که رفتار بدون اجازه در مجالس فقری صحیح نیست، می¬شد. این نقیصه آقای آزمایش از زمانی که فرمان مأذون نمازی از سوی حضرت آقای مجذوب¬علیشاه به ایشان اعطا شد، به نظر ایشان باید توسط فقرا تحمل می¬شد و پس از آن هر اعتراضی را به شکل توهین به فرمان حضرت آقای مجذوب¬علیشاه وانمود ساخته و سعی کرد خاموش کند. با شدت یافتن تلویزیون ماهواره¬ای DorrTV که آقای آزمایش هیچ¬گاه به تأمین¬کننده منابع مالی و شیوه تأمین اشاره نکرد، اصطکاک ایشان با سلسله بالا گرفت. به مرور آقای آزمایش در تلویزیون¬های ماهواره¬ای دیگر مانند شبکه BBC به عنوان «سخنگوی سلسله گنابادی» ظاهر شد که اشاره کردیم منجر به صدور بیانیه از سوی حضرت آقای مجذوب¬علیشاه و اعلام اینکه سلسله سخنگو ندارد شد، البته این بیانیه موجب تنبه و بیداری ایشان نشد و کماکان به حضور در این تلویزیون¬ها و صحبت در خصوص سلسله به بهانه دفاع از حقوق دراویش ادامه داد. به مرور با پدیدار شدن وی در رسانه ها ، آقای آزمایش به نظر می¬رسید با اعتبار دراویش گنابادی ¬ متحدین قابل اعتمادی یافته و انتشار اخبار علیه سلسله گنابادی در این دو رسانه به مرور شدت گرفت و با انتشار حکم کذب دستگیری حضرت آقای مجذوب-علیشاه  و دامن زدن به احساسات فقرا که نگران سلامتی و امنیت مرشد خود بودند توسط درتی¬وی، اینفوصوفی حادثه تلخ گلستان هفتم کلید خورد. اگر بخواهیم از عبارات و اصطلاحات سیاسی استفاده کنیم، آنچه در سرفصل گلستان هفتم اتفاق افتاد را می¬توان «کودتای» آقای آزمایش و روح¬الله زم برعلیه حضرت آقای مجذوب¬علیشاه به منظور حذف ایشان و بدست گرفتن کنترل افکار عمومی دراویش نامید. اما خوشبختانه این توطئه مخوف با درایت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه به ثمر نرسید و گرچه تلخی آن بر جان فقرا نشست و چند نفر از دراویش عزیز شهید شده و تعداد زیادی از فقرا به حبس و تبعید محکوم شدند منجر به نتیجه مورد نظر آقای آزمایش یعنی حذف فیزیکی حضرت آقای مجذوب¬علیشاه و انتقال قطبیت به زعم وی به فرانسه نشد.
از این مقطع تعداد زیادی از فقرا که متوجه نقش اصلی و مؤثر آقای آزمایش در ایجاد فاجعه گلستان هفتم شدند، به مخالفت با ایشان در فضای مجازی پرداختند. این مخالفت توسط رسانه¬های ایشان و صفحات با هویت جعلی اینستاگرامی با بی¬ادبی، فحاشی و توهین¬های زشت پاسخ داده شد، طبیعتاً شاید شیوه پاسخ تعدادی از فقرا نیز به این سمت یعنی فحاشی و بی¬ادبی و توهین متقابل سوق داده شد، اما اولین سنگ در میدان بی¬ادبی، توهین و جسارت را رسانه¬های آقای آزمایش و صفحات اینستاگرامی متعددی که به مرور زمان مشخص شد بیشتر آن¬ها به طور مستقیم توسط خود وی و همسر ایشان خانم شرمان بهشتی اداره می¬شود، انداخت. این تعامل و تقابل فقرا با آقای آزمایش ادامه یافت تا اینکه با گفتگویی که بین نگارنده و خانم بهشتی شکل گرفت، چالش تلطیف توسط بنده پیشنهاد شد و مدتی به مقدار زیادی از فحاشی¬های وابستگان آقای آزمایش کاسته شد، اما ادامه یافت و قطع نشد. خانم بهشتی هیچگاه مسئولیتی در قبال صفحات جعلی که به توهین ادامه می¬دادند بر عهده نگرفت. این وضعیت ادامه یافت تا اینکه آقای آزمایش در ویدیویی در کنار همسر خود ظاهر شد و رسماً اعلام کرد با مناسبات سلسله گنابادی دیگر کاری ندارد. مدت کوتاهی به سکوت نسبی گذشت تا اینکه ایشان و همسرشان در قالب کمپین دادخواهی و خونخواهی، حضرت آقای مجذوب¬علیشاه را مقتول و شهید خواند و خود را در قالب خونخواه و دادخواه ایشان قرار داد و مجدداً دور باطل توهین و جسارت و بی¬ادبی به بزرگان سلسله گنابادی شروع شد. البته آقای آزمایش هرگز مدارک و مستنداتی از توطئه قتل و شهادت حضرت آقای مجذوب¬علیشاه ارائه نداد و تمام آنچه ایشان در رسانه¬های خود از آن روز تا امروز منتشر ساخته را در سه کلمه می¬توان خلاصه کرد، شبه-افکنی و توهین و افترا.
همانطور که پیش از این گفته شد هر کسی به راه اندیشه خود آزاد است تا زمانی که روش و اندیشه خود را به دیگران تحمیل نکند، مشکل با آقای آزمایش از آنجا آغاز می¬شود که ایشان درویشی را با حزب سیاسی اشتباه گرفته و سعی دارد تا با پروپاگاندا و دمیدن در بوق¬های تبلیغاتی خود فقرا را به سمت خود بکشاند.

درویشی حزب سیاسی نیست و سلسله نیازی به جمعیت ندارد، دوران درخشان حضرت آقای سعادت¬علیشاه اصفهانی طاب¬ثراه منجر به ظهور نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم هجری حضرت آقای سلطان¬علیشاه شد و کمی تعداد فقرا تأثیری بر این امر نداشت و سلسله درویشی به اعتقاد نگارنده همان سلسله¬الاولیاء است، سلسله¬ای که با حضرت آدم شروع شده و تا حضرت قائم-آل¬محمد(عج) ادامه خواهد داشت و تعداد افراد در آن نقشی ندارد.
از هزاران اندکی زین صوفیند باقیان در دولت او می‌زیند
مشکل از اینجاست که آقای آزمایش حق ندارد به ساحت مقدس قطب جلیل-القدر سلسله، مروج الاحکام الشریعه المصطفویه، و مرشد الآداب الطریقه المرتضویه و الهادی الی الائمه الاثنی عشریه، مظهر نورعلی و صاحب نص جلی، سلاله السادات مولانا المعظم و سیدناالمکرم حضرت آقای حاج مهندس سید علیرضا جذبی ثابت¬علیشاه ارواحنا فداه توهین کند و مشایخ معظم سلسله را به القاب زشت بخواند و اتهامات ناروا نسبت دهد. اینکه ایشان تجدید بیعت نکرده و قصد این کار را ندارد، کوچکترین اهمیتی ندارد و بی¬ارتباط با اصل موضوع است، ایشان طبق رساله شریفه پند صالح حق ندارد به بزرگ هیچ قومی بد بگوید، حضرت آقای صالح¬علیشاه در ذیل عنوان سلاسل فقر چنین نگاشته¬اند: « با سلاسل فقر و منسوبان طريق هم به محبّت و برادري ديني و قُرب مسلكي رفتار و معاشرت به نيكي و تحبيب بايد شود و آگاهي و اطمينان به راه و رويه خود و ثبات بر آن مستلزم محبّت با آنهاست كه نام محبوب از آنها شنيده شود نه مخالفت. ولي در مصافحه به طريق خودتان چون علم به صحت اتّصال بايد باشد با ديگران روا نيست و نبايد بدگويي به احدي كرد كه ستايش و نكوهش بر اخلاق و كردار است بلكه: «و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» را بايد منظور داشت و مخصوصاً به بزرگ هيچ دسته بد نبايد گفت و در مقام رد مسلك ديگران نباشيد كه دشمني آورد و لجاجت افزايد. » ایشان اگر از تمام آیین درویشی به همین یک جمله اکتفا و بدان عمل نماید، حداقل برای تظاهر به اینکه هنوز به اصول درویشی عمل می¬کند خوب است، اما متأسفانه چنین نمی¬کند.
همانطور که پیش از این نیز اشاره شده، آقای آزمایش به جای پشتوانه¬ای که تمام فقرا از آن برخوردار هستند یعنی خداوندگار مهربان و خلیفه الهی، قطب سلسله، به پشتیبانی حامیان مالی و اطلاعاتی خود، اتاق فکری که در عمل ایشان را اداره و هدایت می¬کند، دلخوش است.
مسلم است که آقای آزمایش به طور برنامه¬ریزی شده و با هدف غصب سلسله یا نابود ساختن آن حرکت می¬کند، آنچه در پست¬های بعدی خواهد آمد، ارائه الگوهایی است که وی با بهره¬گیری از آن¬ها حرکت می¬کند.
برخی از خوانندگان گرامی شاید از این دیدگاه به این حرکات آزمایش نگاه کنند که:
بس تجربه کردیم در این دیرِ مکافات با دُردکشان هر که درافتاد برافتاد
از یاد نبریم که طبق فرمایشات حضرت آقای مجذوب¬علیشاه اعلی¬الله
مقامه¬الشریف دفاع حق طبیعی ماست و این فقرا نبودند که به معتقدات و محترمین آقای آزمایش توهین کردند و آقای آزمایش بود که به معتقدات و محترمین فقرا توهین نمود. در رساله شریفه پند صالح حضرت آقای صالح¬علیشاه طاب ثراه چنین مرقوم داشته¬اند: «و غيور باشد كه مبادا گردي بر رخ دلدار نشيند». تاریخ درس¬های بزرگی برای همه بخصوص برای فقرا در خود دارد، دو مقطع تاریخی مهم را از یاد نبریم، عاشورا و گلستان هفتم، در شب قبل عاشورا، ولی خدا بیعت خود را از دوش پیروان خود برداشت تا گریزد هرکه بیرونی بود، در گلستان هفتم، قطب سلسله صریح و قاطع فرمودند منزل من امن است مگر شما آن را ناامن کنید!

 

با تقدیم احترام – آریا سیروس از بندگان قطب جلیل-القدر سلسله دراویش گنابادی جناب اقای مهندس جذبی ثابت علیشاه
در روز شنبه سی¬ام مهرماه 1401 نوشته شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.